مدل توسعه کره جنوبی . مهدی شمس
نوشته: Abanorg@
1403/9/4 - 11/24/2024
گذار اقتصادی توسعه کره جنوبی ( 1963-1997)
درسهای مدل توسعه کره جنوبی
کلید واژه گان : توسعه ، الگوی توسعه ، میلیتاریزم ، حکومت نظامیان ، نظامی گری ، حکومت اقتدارگرای وطنپرست ، کره جنوبی
منابع :
کتاب ابزارهای توسعه صنعتی – تداوم و گسست هوشنگ امیراحمدی ، ترجمه علیرضا طیب
کتاب انقلاب و گذار اقتصادی – هوشنگ امیراحمدی ، ترجمه فارسی این کتاب هنوز منتشر نشده .
Revolution and Economic Transition
کتاب ملتها چرا شکست میخورند ؟ دارون عجم اوغلو ، جیمز ای رابینسون مترجمان : محسن میردامادی ، محمد حسین نعیمی پور
کتاب روش تحقیق علوم سیاسی و روابط بین الملل دکتر محمود سریع القلم
کتاب جهان سوم و مسایل آن . مولفان آزاده شوشتری ، فرشته پیام ، منیر حضوری
مجموعه درس گفتارهای هوشنگ امیراحمدی لینک :
https://www.youtube.com/live/U70qedfzm8k?si=xakOowI-K5uXWb4v
مقدمه :
بررسی و تحلیل تجربه های صنعتی کشورهای مختلف دنیا نکات زیادی را به ما می آموزد . به عنوان مثال چین در طول چهاردهه ، صنعتی شدن سریع و پایدار را تجربه کرده است ، همچنین کره جنوبی با استفاده از سیاست های توسعه گرایانه ی یک حکومت نظامی مقتدر ، توانسته تحولات مثبت زیادی در صنعتی شدن و رفتن به سوی رشد پایدار بوجود آورد .
حاکمیتی وطنپرست که رویایی جز ساختن کشور نداشتند توانستند کره جنوبی را که فقیرتر از بولیوی و موزامبیک بود را طوری بسازند که الان درآمدی بالاتر از نیوزلند و اسپانیا داشته باشد .
مدل توسعه کره جنوبی پاسخی است در جواب به صاحب نظرانی که وجود دموکراسی و حکومتهای مردم سالار را لازمه توسعه میدانند و برخی دیگر که معتقدند توسعه در سایه حکومتهای اقتدارگرا پایدار نیست .
در حال حاضر شاخصه های توسعه کلاسیک مثل آموزش عمومی ، رفاه اجتماعی ، آزادی بیان و مردم سالاری درکره جنوبی به حد قابل قبولی بالاست درحالیکه این کشور در این مدت با میانگین رشد سالانه 7 درصد که رقم قابل توجهی است به عنوان یکی از چهار ببر اقتصادی شرق آسیا ، به همراه هنگ کنگ ، سنگاپور و تایوان رشد صنعتی بالایی را دارد .
حکومت نظامیان وطنپرست و توسعه گرا که به فرماندهی ژنرال پارک چون هون در سال 1969 در یک کودتای نظامی قدرت را در دست گرفت ، با وضع قوانینی متناسب با وضع و شرایط موجود و پیگیری سختگیرانه و مقتدرانه این قوانین مسیر رشد و توسعه صنعتی و اقتصادی کره جنوبی را باعث شد .
هدف از این تحقیق نگاه عمیق تر به پدیده کره جنوبی است و فراتر از تحقیقات مشابه که روند این تغییرات را توضیح داده اند سعی بر این دارد که علاوه بر بررسی روند اتفاقات به چگونگی انجام این تغییرات و سیاست ورزی ها بپردازد و در مورد سیاستهای بکار گرفته شده توسط نظامیان توضیحاتی ارائه دهد.
وضعیت سرزمین ، حکومت ، فرهنگ و سیاست در شبه جزیره کره
کره سرزمینی در شرق آسیا است ، شبه جزیره کره در میان آبهای دریای ژاپن و دریای زرد چین قرار گرفته است . موقعیت جغرافیایی شبه جزیره کره را در صفحه بعد میتوانید ببینید .
تقریبا تمامی مردم این کشور را مردمانی با قومیت کره ای تشکیل میدهند که حدود نیمی از آنها تابع هیچ دینی نیستند ، باقی به نسبت تقریبا مساوی مسیحی و بودایی هستند و کمتر از دو درصد مسلمانند یا تابع دینهای نوظهور .
نظام سیاسی قالب همواره در این کشور پادشاهی اقتدارگرایانه بوده است و فرهنگ اجتماعی حاکم بر جامعه ترکیبی از آیین های بودایی و آداب و سنن محلی بوده است .
پادشاهان در تاریخ این کشور همواره دچار دردسر یورش همسایه های خود (چین و ژاپن) بوده اند و برای حفظ تمامیت ارزی این سرزمین همواره با چالشهای اساسی دست به گریبان بوده اند با این حال این کشور در سال 1910 میلادی ( 1289 شمسی) و پس از جنگهای روس و ژاپن و چین و ژاپن ، به اشغال ژاپن در آمد و تا پایان جنگ جهانی دوم توسط ژاپن اداره میشد .
در بحبوحه جنگ جهانی دوم در بیانیه قاهره تشکیل حکومت مستقل کره جنوبی تسریح شد . پس از پایان جنگ جهانی دوم و کشمکش ناشی از جنگ سرد در سالهای پس از جنگ در نهایت کره به دو کشور شمالی و جنوبی تقسیم شد .
کره شمالی را یک چریک کمونیسم بنام کیم ایل سونگ با حمایت شوروی در دست گرفت و جهموری دموکراتیک خلق کره را تاسیس کرد و در نیمه جنوبی مردم در انتخاباتی آزاد با نظارت سازمانهای بین المللی مردم آقای سیگمن ری را به ریاست جمهوری انتخاب کردند و جمهوری کره جنوبی شکل گرفت .
جنگ دو کره
درسال 1950 میلادی( 1328 شمسی) شبه جزیره کره که پس از جنگ جهانی دوم همواره زمین دعوای دوجبهه غربیها و کمونیسم ها بوده است مجدد درگیر جنگ شد . جنگی که در حدود سه سال بیشتر از سه میلیون کشته در پی داشت . خوب است بدانید که بیش از سیصد هزار نفر از کشته ها سربازران آمریکایی بودند که به نفع ارتش کره جنوبی میجنگیدند و در مقابل کره شمالی توسط شوروی و چین کمونیستی تجهیز میشد به ارتش کره جنوبی کمک میکردند .
این جنگ در سال 1950 میلادی با لشکرکشی کره شمالی با شعار آزاد سازی سرزمین مادری و با حمایت تسحیلاتی شوروی و اعزام نیرو از طرف چین آغاز شد و متعاقباٌ ورود آمریکا در حمایت از ارتش کره جنوبی برای جلوگیری از بوجود آمدن حکومتی کمونیستی در کره جنوبی را در پی داشت .
این جنگ بی حاصل با خرابیهای فراوان بی نتیجه پایان یافت و دو کشور بدون امضای عهدنامه صلح با یکدیگر آتش بس اعلام کردند و با تعیین منطقه ای حایل بین دو سرزمین به مرزهای خود بازگشتند .
کره جنوبی بعد از جنگ
با پایان جنگ ناآرامی های داخلی همواره در کره جنوبی عمده بود ، گرایش به عقاید کمونیسمی که نه تنها کره که کل جهان را در برگرفته بود حکومت کره جنوبی را با چالشهای فراوان مواجه کرده بود .
همسایه شمالی به پشتوانه شوروی و چین کمونیستی در جهت بوجود آوردن حکومتی مطابق ایدئولوژی خود در کره جنوبی از هیچ کاری فروگذار نبود . از تامین منابع مالی تا پشتیبانی تسحیلاتی و آموزشهای چریکی مبارزین کمونیستی در خاک کره جنوبی .
در این حال رییس جمهور سینگمن ری دست به سرکوب گسترده مخالفین زد و آنها را با ربط دادن به جریان چپ زندان انداخت و سرکوب کرد.
در جریان خیزش دانشجویان در سال 1960 میلادی در نتیجه فشار مخالفین دولت سینگمن ری وادار به استعفا شد و در پی آن به سبب بوجود آمدن فضای باز سیاسی احزاب مختلف با گرایشهای گونان و اغلب کمونستی شکل گرفتند که هر کدام به دنبال کسب قدرت به نا آرامیها افزودند و کره جنوبی را بیش از پیش با مشکلات امنیت مواجه کردند .
در نهایت ژنرال پارک با کودتای نظامی بدون خونریزی حکومت کره را در دست گرفت و با تشکیل حکومت نظامی نقطه عطفی در تاریخ کره جنوبی رقم زد .
ژنرا ل پارک مجلس شورای ملی را منحل کرد و اغلب مقامات نظامی وطنپرست را در مناسب مختلف حکومتی قرار داد ، فضای سیاسی را بست و با سیاستگذاری های درست و اجرای مقتدرانه آنها کره را به سوی توسعه پایدار هدایت کرد .
قابل ذکر است که وقتی صحبت از ژنرال پارک و یا حکومت میکنیم منظور مجموعه نظامیانی است که وطنپرستانه ، متعصب در حد ناسیونالیسم به رهبری ژنرال پارک چون هونک است که نظام سیاسی کره جنوبی را هدایت میکردند و همچنین تکنوکراتهایی که با اینان همکاری میکردند .
ژنرال پارک قانون اساسی مبنی بر محدودیت انتخاب رییس جمهور را تغییر داد و تا سال( 1358 شمسی) که ترور شد رییس جمهور کره جنوبی بود .
پس از ترور پارک برای مدتی مجدد کره جنوبی دچار نا آرامی شد و جریانهای مختلف سیاسی برای بدست گرفتن قدرت به جان هم افتادند .
در سال 1358 کودتای نظامی ژنران چون دو هوان که از همفکران ژنرال پارک بود مجدد نظامیان را در حکومت تثبیت کرد . به سرعت ناآرامی ها کنترل شد و سیاستهای اقتصادی دوران ژنرال پارک پیگیری شد .
در دوره حکومت چون دو آن همچنان مخالفین سرکوب میشدند ، فضای سیاسی کاملا بسته ماند و سیاست های توسعه گرایانه دنبال شد تا سال 1367 که حکومت چون دو آن با عدم حمایت حزب مطبوع ایشان از وی به پایان رسید و در انتخابات روه تای وو رییس جمهور شد .
در سال1988 که المپیک تابستانی سئول برگزار شد شاهد تغییرات زیادی در جامعه و سیاستهای نظام حاکم بر کره جنوبی هستیم . حاکمیت کم کم فضای سیاسی را باز کرد و در روندی تدریجی دست به بازبینی قوانین و آیین نامه های اجرایی زد و در جهت رشد جامعه مدنی عمل کرد .
در سال 1371 کیم یونگ سام ، فعال حقوق بشری که سالها در زندان سپری کرده بود به عنوان اولین رییس جمهور غیر نظامی انتخاب شد .
الان کره جنوبی هم توسعه پیدا کرده و هم مردم سالاری دارد .........
الگوی توسعه سیاسی
به نظر نگارنده وجود مشروعیت حکومت مستقر در کشور به مقدار زیادی به کامیابی حکومت در اجرای سیاست ها کمک میکند .
آندسته از کسانیکه وجود حکومتی مردم سالار را دلیلی بر رضایت مردم میدانند بر این باورند که این خشنودی از طریق حکومت مردم سالار قابل تحقق است ، پس وجود دموکراسی را لازمه این رضایتمندی و متعاقب آن رشد میدانند درضورتیکه این روند روندی شاید شدنی ، ولی مسلتزم زمان است و ارتباط زیادی به مسایل پیچیده ای مثل موقعیت سرزمینی ، اقوام ، فرهنگ و روابط بین الملل و بسیاری موارد دیگر دارد ، ضمن اینکه توجه به موقعیت زمانی نیز از موارد بسیار مهم درتعیین سیاست های توسعه گری است.
حکومت کره جنوبی مخالفین را سرکوب کرد و توسعه اقتصادی را الویت برنامه هاش قرار داد (کاری که پهلوی دوم انجام داد) و با افزایش درآمد و ایجاد رفاه و آموزش ، جامعه مدنی را تقویت کرد و بعد از گذار اقتصادی ، گذار سیاسی را هدایت کرد . ( کاری که پهلوی دوم انجام نداد.)
شوق توسعه ، وطنپرستی ، ناسیونالیسم و اقتدار موجود در نیروهای نظامی حاکم که مقام رهبری این جریان را داشتند عاملی مهم در این گذار طلایی بود .
توسعه ابعاد مختلفی دارد ؛ توسعه نیروی انسانی ، توسعه فرهنگی ، توسعه آموزش ، رفاه و هر آنچه را که مردمی خوب ، با انگیزه ، دوست با حکومت و توسعه گرا میسازد انجام میدهد .
بطور ارگانیک توسعه اقتصادی ارتباط مستقیمی با تولید دارد و کشورهای صنعتی دارای رشد اقتصادی بالایی بوده اند .
باید بپذیریم در سالهای بعد از انقلاب صنعتی ، توسعه را در صنعتی شدن میدیدند . نه اینکه توسعه کشاورزی ، تجارت و بازار و سیستم مالی کم اهمیت باشد ولی اصل بر توسعه روی صنعت متمرکز بوده و در بیان کلی توسعه یعنی صنعتی شدن.
این تولید است که ارزش افزوده واقعی بوجود می آورد ، شغل ایجاد میکند ، کارگرمعمولی و کارگر ماهر تولید میکند ، به توسعه دانش فنی کمک میکند و رونق تجارت و بازار را موجب میشود
بنا به گفتنه آدام اسمیت : تاریخ بشر یک روند طبیعی را طی میکند .
کشورهای عقب مانده از توسعه بنا به دلایل مختلف که بارزترین آن استعمار است نتوانستند در مسیر طبیعی ، توسعه را به عنوان یک روند طبیعی طی کنند و ایجاد سردرگمی در مسیر صنعتی شدن برای این کشورها را منجر شده است .
کره جنوبی – تمرکز بر کشاورزی
دولت نظامیان برآمده از کودتای ژنرال پارک در اولین قدم با تزریق منابع موجود به کشاورزی و با توسعه زیر ساختها ، مکانیزه کردن مزارع و کشتزارها آ، علاوه بر رونق کشاورزی و کسب درآمد تعداد زیادی از نیروهای انسانی کشاورزی را آزاد کرد و به سوی صنایع سوق داد و همچنین با طراحی و اجرای سیستم آموزشی قابل قبول در تربیت نیروی کار ، کارگران ماهر و نیمه ماهر و متخصص و بقیه نیروهای لازم برای بخشهای مختلف صنعت نیروهای ورزیده برای کار در مراکز صنعتی و تولیدی ساخت .
کار مهم دیگری که انجام دادند این بود که بخشی از تولیدات کشاورزی را به صادرات اختصاص دادند و ارز به دست آمده را هم به احیای کشاورزی و هم صنعت و بخشی آموزش تخصیص دادند .
کره جنوبی بر خلاف شوروی سابق که عملا بخش اعظم کشاورزی را به پای صنعت ریخت با ایجاد تعادل در برداشت ازسود حاصل از کشاورزی برای صنعت و بقیه بخشها مثل آموزش و رفاه عمومی و تهیه زیر ساخت ها از تضعیف کشاورزی به نفع باقی منابع دولت جلوگیری کرد .
کره جنوبی – آموزش
دولت نظامیان در کره جنوبی با اطلاع از اینکه تولید صنعتی نیازمند نیروهای ماهر است سرمایه گذاری وسیعی را در امر آموزش انجام داد .
اقتدار و نظم نظامی و در واقع دیسیپلین نظامی در تمام قسمتهای حکومتی حتی آموزش در کره جنوبی دیده میشد .
توضیح لازم است که میلیتاریزم به دو شکل تعریف میشود . اول اینکه نظامیان به زور اسلحه صاحب حکومت شوند و حکمرانی کنند و دوم اینکه خلق و خوی نظامی گری بین مردم نهادینه شود ، همان نظم و اقتدار نظامیان و در واقع دیسیپلین نظامی در زندگی اجتماعی و سیاسی مردم به مقدار زیادی نمود پیدا میکند که مدل کره جنوبی با هر دو خوانش همخوانی دارد . حکومت نظامیان که با زور حکومت را صاحب شده و در ادامه حضور نظامیان در راس نهاد ها و سازمانها خلق و خو و دیسیپلین نظامی گری را در جامعه و روابط کاری نهادینه کرده بود .
بروکراسی اداری ، مالی ، آموزشی و تمام نهادهای اجرایی مانند یک پادگان بزرگ با همان خلق و خو و دیسیپلین نظامی اداره میشد .
همچنان فضای سیاسی مسدود بود ، مخافین سرکوب شدید میشدند و تمرکز بر بهبود صنعت بود .
همچنین حکومت به تولید کننده ها حمایت و مشوقهای سرمایه گذاری میداد ، در نقش مقام مشاورت و نظارت با آنها کار میکرد و بعضا با برخورد قاطع با متخلفین رفتار میکرد.
نظامیان حاکم علاوه بر آموزش توجه خاصی نیز به بخش بهداشت و سلامت جامعه داشتند و در واقع نیروی کار را علاوه بر کسب مهارت و تخصصهای لازم اجرایی از لحاظ سلامت روحی و جسمی در وضعیت خوبی قرار دادند و در واقع نیروی کار ماهر و سالم تربیت کردند.
سیتم بانکی ملی
ژنرال پارک و همراهانش برای سرو سامان دادن به گردشهای مالی اقدام به تاسیس بانک های ملی کردند .
این بانکها منابع را با اولویتهای سیاست گذاری شده از سوی دولت بین صنعتگران و واحد های تولیدی و بعضا آموزشی و خدماتی در قالب حمایت دولت از صنایع خرد در اختیار واجدین شرایط قرار میداد.
توجه به اینکه لازم است که بانکها تماما ملی بود و زیر نظر دولت اداره میشدند . البته که بعد تر بانکهای خصوصی هم اجازه فعالیت پیدا کردند و در حال حاضرعلاوه بر وجود بانکهای خصوصی و نیمه خصوصی مانند بی.ان.کی.بانک استارت آپ ها و بانکهای مجازی که عمدتا مربوط به بخش خصوصی هستند ، بخش زیادی از مسیر انتقال دارایی ها را هموار میکنند .
با پیشرفتهای دیجیتال و تولد پدیده رمز ارزها دولت با سیاستگذاری های درست از این بازار هم بهره مند شد .
تاسیس موسسه توسعه کره
موسسه توسعه کره با هدف آموزش و مشاورت به تولیدکنندگان ، ارزیابی و تخصیص منابع و سرمایه ها ، توصیه و مشاوره به بانکها برای تخصیص منابع به موازات بقیه وزارتخانه ها نقش بسیار مهمی در توسعه کره جنوبی ایفا کرد .
موسسه توسعه کره به نوعی کارفرما تربیت میکرد و همواره کارفرما را درمسیر پیشرفت همراهی و حمایت میکرد .
اولویت بندی صنعتی
نظامیان حاکم در ابتدا به سراغ تقویت صنایع سنگین رفتند ، کشتی سازی را که سابقه تاریخی در کره جنوبی داشت را تقویت کردند و در ادامه اتومبیل سازی را و در ادامه روند صنعتی شدن به سوی تقویت صنایع الکترونیکی و دیجیتال و بیوتکنولوژی رفتند .
درواقع حکومت کره جنوبی در چند مرحله صنعتی شدن را هدف گذاری کرد و در همین مسیر مشوقهای لازم برای تشویق صنعتگران برای سرمایه گذاری در صنعت هدف ، تولید را بسوی تولیدات مطابق برنامه خودش هدایت میکرد .
یک جا با حمایت مالی از تولیدکنندگان محصولی خاص و جایی با بخششهای مالیاتی و حمایتهای دولتی ، هر جا با سیاستی روند رشد صنعت در کره جنوبی طی میشد .
روابط با خارج از کشور
از جمله سیاستگذاریهای درستی که حکومت مقتدر حاکم بر کره جنوبی انجام داد حفاظت از صنایع در حال رشد بود . به نوعی با حمایت از صنایع طفل از در معرض قرار گرفتن صنایع نوپای کره جنوبی با صنایع ریشه دار و قدیمی و صاحب قدرت کشورهای صنعتی شده جلوگیری کرد و اجازه نداد در این کشمکش صنایع تازه پا گرفته زیرسلطه قدرت صنایع غول له شوند .
تا وقتی صنایع قابل رقابت با موارد مشابه کشورهای خارجی نشد آنها را از ورود به بازار آزاد منع کرد . در واقع با همان سیاست که فضای سیاسی را بست و بنوعی فضای فکری جامعه را از انگاه مخالفین (اغلب نگاه های چپ و دموکرسی طلبها) محافظت کرد ، سلامت اقتصاد را هم محافظت کرد .
دوو و هیوندا وقتی به بازار رقابتی اتومبیل سازان وارد شدند که حرفی در مقابل تویوتا داشتند . به لحاظ قیمت متناسب با کیفیت میتوانستند با غولهایی مثل بنز و ب.ام.و و جنرال موتورز رقابت کنند .
وقتی محصولات الکترونیکی سامسونگ و ال جی به بازار جهانی آمد که توانایی رقابت با سونی و جنرال الکتریک و سایر رقبای جهانی را داشتند .
صنایع دیجیتالی هم وقتی قابل رقابت با اپل و موتورولا و سونی-اریکسون شد با بازارهای جهانی در آمیخته شد .
این روند از دهه هشتاد به بعد شروع شد یعنی بیشتر از ده سال از شروع برنامه های توسعه صنعتی حاکمین کره جنوبی بطور کامل در های صنعت این کشور را به سوی صنعتگران خارجی بست.
خوب است ذکر کنیم که در حاضر حاضر هم بخش عمده ای از صنایع کشاورزی همچنان محفوظ مانده و صنایع کشاورزی کره در حال حاضر در بازارهای جهانی کمتر داد و ستد دارند .
حاکمین کره جنوبی جانشینی واردات با تولیدات داخلی و تشویق صادرات را دو فاکتور عمده در صنعت قراردادند و با پشتیبانی از بخش های خصوصی با دخالت دولت این سیاست را پیش بردند.
چائبول ها
حکومت از اوایل دهه ۱۹۶۰ با اتخاذ سیاست توسعهای ، دولت به سیاست جایگزینی واردات و توسعه صادرات روی آورد و با اعطای وامهای صادراتی، معافیتهای مالیاتی، پرداخت یارانه به صادرکنندگان و جلوگیری از واردات بی رویه کالاها، به تشویق صادرکنندگان پرداخت. اتخاذ چنین سیاستی از سوی دولت، موجب تقویت موسسات بزرگ خصوصی با عنوان «چائبول» شد که با بهرهمندی از مزایای دولتی نقش کلیدی را در توسعه صنایع جدید، تولید و صادرات کشور ایفا کردند.
اینان اغلب از خانواده های مالکان و زمیندارهای قدیمی و ثروتمند با حمایت های دولت ازآنها زاده شدند.
حکومت کره جنوبی با تقویت و راهنمایی خانواده های بزرگ و با نفوذ و متمول سنتی اقدام به تاسیس کارخانجات بزرگ و برند های مظرح کرد . شرکت هایی که از دل آنها دوو و هیوندای و سامسونگ متولد شدند .
در واقع مالکین بزرگ و صاحبان ثروت و امکانات سنتی با حمایت همه جانبه دولت ، چه مالی و چه مشورتی و سیاسی تبدیل به تولیدکنندگان بزرگ صنعتی شدند .(مثل راه اندازی کارخانجات ایران ناسیونال در دوره پهلوی دوم)
کره جنوبی به واسطه نداشتن امکانات بالقوه مانند معادن فلزات سنگین ، نفت و گاز و امثالهم ناچار به تقویت امکانات رقابتی خود بود . امکاناتی که از انسان زاده میشود ، از تکنولوژی زاده میشود .
کره جنوبی با تربیت متخصصین زبده در بخشهای مختلف اقتصادی به درستی خلا ناشی از کمبود ثروتهای سرزمینی را جبران کرد.
حکومت اقتدارگرا و توسعه گرای کره جنوبی مدل توسعه ای خاص برای توسعه اقتصادی کشورش
طراحی کرده و به نتیجه رسانده .
الگویی قابل تامل برای کشورعزیزمان ایران - پاینده ایران
مهدی شمس – دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی تهران – آبان 1403
ایسونگمن ری ژنرال پارک چون هی ژنرال چون دوهان کیم یونگ سام
برای افزودن نظر، لطفا به حساب کاربری خود وارد شوید...
ورود