نقاط ضعف نظامی کشور و راه رفع آنها
نوشته: Abanorg@
1403/3/16 - 06/05/2024
در این یادداشت کوشش کرده ایم تا با نگاهی ملی میهنی و دلسوزانه، تا حد توانمان نقاط ضعف دفاعی و امنیتی کشور عزیزمان ایران را بیان کنیم و از لزوم تلاش برای رفع این نقاط ضعف سخن به میان آوریم.
کشور ایران به اعتقاد بسیاری از دانشمندان علوم سیاسی و روابط بینالملل، مهم ترین نقطه ی جهان است، گراهام فولر مامور CIA در خاورمیانه، در اثرش معروف خود در مورد ژیوپولتیک ایران، کشورمان را « قبله عالم » نامید.
کشور ما، فرهنگ و تاریخ و مردمی به واقع بی نظیر را داراست و سزاوار بازگشت به شکوه عهد باستان خود است، پس ما در این جهت از تلاشی نباید فروگذاری کنیم.
در این یادداشت به نیازهایمان در بعد نظامی خواهیم پرداخت.
ابتدا به ساکن به سراغ اصلی ترین و محسوس ترین بخش نقاط ضعفمان یعنی نیروی هوایی می رویم.
خب ما عملا سه دهه است جنگنده ی جدیدی وارد نیروی هوایی خود نکرده ایم. جنگنده های ما دو دسته هستند، دسته ی اول اف ۱۴ها، اف۴ فانتوم ها و انواع مدل های اف ۵ که از طرفی جنگی هشت ساله را پشت سر گذاشته اند و از طرفی دیگر ۵۰ سال است که در حال خدمت هستند و با وجود تمام اورهال ها و تعمیرات سنگین، دیگر خیلی وقت است که عمر خدمتشان به پایان رسیده است. دسته ی دوم جنگنده های نیروی هوایی در دهه ی هفتاد خورشیدی وارد کشور شدند عموما روسی هستند. جنگندههای میگ ۲۹ فالکروم که هم تعدادشان از ۳۰ عدد فراتر نمی رود و هم عمرشان از ۳۰ سال فراتر رفته است، به همین شکل سوخو ۲۴ فنسرهای بمب افکن.
آموزش و ساعت پروازی خلبان های ما به دلیل کمبود هواگرد ها با شدت کاهش یافته است و هر چه سن جنگنده ها بالاتر می رود ریسک پرواز با آنها نیز افزایش می یابد.
تعداد میراژ اف ۱ ها و چنگدو جی ۷ ها هم کم است، هم توانایی رزمی آنچنانی ندارند و هم قدیمی مستهلک هستند.
با یک نگاه ساده به وضعیت همسایگانمان به این نتیجه می رسیم که وضعیت بحرانی است. نیروی هوایی جدا از نقش هجومی، نقش پشتیبانی و حفاظت از حریم هوایی کشور و مناطق حساس و اسکورت پروازهای مهم را دارد. جنگ شبکه محور و رادار آرایه فازی فعال و بمب های هدایت لیزری و ماهواره ای و همچنین شلیک موشک های کروز و هایپرسونیک از آسمان و با استفاده ها از جنگنده ها به منظور افزایش چشمگیر در برد و دقت، همه و همه بخشی از تکنولوژی هایی هستند که اغلب کشورهای خاورمیانه از آنها بهره می برند.
لذا مهم ترین بخش که به گمانم نیاز به نوسازی و تقویت دارد، نیروی هوایی است.
بحث نیروی زمینی به گمانم دومین بخشی است که به عنوان یک بازوی متعارف برای کشورمان باید نوسازی شود. نیروهای ویژه هوابرد و تکاور و سلاح تهاجمی انفرادی جدید، لباس ها و جلیقههای ضد گلوله، تماس ارتباطی امن بین نیروها و آموزش تاکتیک های به روز در شرایط گوناگون جنگی، بخش هایی هستند که در اولیت قرار دارند. نیروهای ویژه نیاز به پشتیبانی توپخانه و راکت انداز ها دارند که اگر خودکششی و کامیون سوار باشند توان جا به جایی سریع تر و شلیک های موثر تری خواهند داشت. هماهنگ سازی یک سیستم شبکه محور بین توپخانه و راکت انداز ها با پهپاد های شناسایی که موجب افزایش قابل توجه دقت در شلیک مهمات هدایت شونده می شوند و در تعداد شلیک ها و مهمات مصرفی صرفه جویی می شود گزینه ی بعدی به ترتیب اولویت هستند. هوانیروز کشور نیز باید نوسازی شود و توان آن در جا به جایی نیروها و ادوات نظامی افزایش یابد.
در بخش زرهی ما نیاز به نفربر و تانک های مدرن تر داریم، زره کامپوزیت و سرامیکی، زره های واکنشی، سامانه های کنترل آنش مدرن، تروفی برای واکنش در برابر شلیک راکت های ضد تانک، حفاظت و ساختار و طراحی بهتر برجک و گلوله گذارو در نهایت افزایش سرعت و کیفیت موتور ادوات زرهی و کاهش مصرف سوخت، بخش دیگری از نوسازی های واجب هستند. پاسگاه های مرزی و برج های دیدبانی به شدت از نظر امنیتی ضعف دارند،هم چنین می توان با استفاده از هوش مصنوعی مسلسل های خودکار در پاسگاه ها کار گذاشت.
به سراغ نیروی دریایی می رویم، ناوچه های ما از نظر چینش ادوات نظامی در داخل محفظه هایشان می توانند تغییر زیادی کنند تا تعداد بیشتری مهمات در آنان جا بگیرد.
در بین ناوهای کلاس جماران ( پروژه موج ) ناو سهند در حال حاضر تکمیل ترین وضعیت را در بخش تسلیحات دارد :
- یک قبضه توپ 76 میلی متر OTO Melara ( فجر 27 )
- یک قبضه توپ ( گتلینگ ) 30 میلی متر AK-630 ( کمند )
- دو تا چهار قبضه توپ 20 میلی متر Oerlikon
- هشت موشک ضد کشتی نسخه های ایرانی توسعه یافته بر اساس C-802 ( نور ، قادر و قدیر )
- چهار موشک پدافند هوایی صیاد2/3
در بخش ضد کشتی سرانجام بعد از سال ها تعداد موشک های ضد کشتی به هشت موشک رسید که برای این کلاس می توان گفت ایده عال است ( بیشتر ناو های هم رده هم این تعداد موشک دارند ) ، البته با توجه به وجود موشک نصیر که ابعاد و وزن کمتری دارد می تواند با جایگزینی آن با سری C-802 تعداد موشک های ضد کشتی را حتی به شانزده موشک رساند .
اما مشکل اساسی و حل نشده پدافند هوایی ناو علارغم نصب موشک صیاد2/3 و توپ کمند است که توانایی حفاظت از خود ناو در برابر تهدیدات روز را ندارند ، حفاظت از کشتی های تجاری ، تاسیسات نظامی و غیر نظامی ساحلی و فرا ساحلی جای خود دارد .
راه حل چیست :
بر اساس این نوع تهدید ناو سهند و دیگر اعضای موج باید تجهیز بشوند که توانایی مقابله با تهدیدات پرحجم را داشته باشند ؛ بر این اساس :
1- پدافند هوایی موشکی :
در این بخش ناوی مانند سهند ( و به طور کل کلاس جماران ) باید حداقل شانزده موشک پدافند هوایی داشته باشد ، کلاس جماران ظرفیت پذیرش این تعداد از موشک با ابعاد و وزن محراب ، مرصاد و خانواده صیاد همراه با پرتابگر آنها را ندارند ؛ پس باید نصب و استفاده از این موشک های میانبرد و برد بلند روی کلاس جماران از سر بیرون کنیم !
بهترین گزینه برای کلاس جماران موشک پدافند هوایی در کلاس نواب ، دزفول ، نه دی و ... است ، با توجه به تجربه جهانی با یک تغییر در آرایش تسلیحات و تجهیزات بر روی عرشه ها می توان حداقل تا شانزده تیر نواب را بر روی کلاس جماران جای داد .
2- توپ :
توپی مانند AK-630 کمند بر اساس ایجاد دیوار پرحجم آتش کار می کند و به سرعت ذخیره مهمات آن به اتمام می رسد ، بجای این گتلینگ باید توپی بر روی ناو نصب شود که بتواند گلوله های هوشمند مانند AHED ( برای توپ 35 میلی متر اورلیکن ) را شلیک کند ؛ این مهمات دارای مقادیر زیاد گلوله های فلزی از جنس تنگستن می باشد و دارای فیوز الکترونیک قابل برنامه ریزی است .
این مهمات پیش از اینکه از لوله توپ خارج شود ، با توجه به سرعت مهمات که توسط سنسور سنجش سرعت دهانه گلوله بدست آمده ، سرعت و محل هدف که توسط سامانه کنترل آتش بدست آمده ، فیوز الکترونیک را در کسری از ثانیه به وسیله ارسال یک پالس تنظیم و تایمر آن را فعال می کند تا بعد از شلیک ، مهمات در زمان مشخص شده در برابر هدف منفجر و مقابل آن ابری از گلوله های تنگستن ایجاد کند و بدین شکل به هدف آسیب زده و آن را منهدم کند . استفاده این گونه مهمات ضمن افزایش احتمال انهدام هدف باعث کاهش مهمات مصرفی نیز می شود ؛ توپ های مجهز به این مدل گلوله ها برای هر هدف شاید 6-5 گلوله مصرف کنند در حالی که میزان مهمات مصرفی توپ های گتلینگ برای همان یک هدف ممکن از 100 گلوله هم فراتر برود و حتی مجبور به مصرف همه مهمات خود شود .
این مدل گلوله به صورت عملیاتی برای توپ های 35 ، 40 ، 57 و 76 میلی متر توسعه پیدا کرده است ( حتی برای توپ های 23 و 30 میلی متری هم مهماتی این چنینی معرفی شده ) .
بهترین گزینه برای کلاس جماران تجهیز توپ 40 میلی متری بفورس و یا 35 میلی متری اورلیکن به گلوله های هوشمند و یک سامانه کنترل آتش دقیق و نصب این توپ ها بر روی این کلاس است .
مورد بعدی تجهیز توپ اصلی 76 میلی متری OTO Melara به همین گلوله های هوشمند است ؛ در کشورهای دیگر از این توپ در کنار یک سامانه کنترل آتش دقیق و گلوله های هوشمند در نقش پدافند هوایی نیز استفاده می شود و میزان کارایی آن به حدی بوده که به آن لقب بزرگترین سامانه (توپخانه ای ) پدافند هوایی نقطه ای را داده اند .
با تجهیز توپ 76 میلی متری ، بار مقابله با پرتابه های بین توپ اصلی ، توپ دوم و موشک ها تقسیم می شود و اینگونه ظرفیت ناو در برابر تهدید پرتابه های پرحجم نسبت به قبل بهبود قابل قبولی پیدا می کند .
باید گفت یک ناو با تجهیز مناسب در برابر این تهدیدات پرحجم شاید در برابر موج اول مقاومت ، اما در برابر موج های بعدی تهاجم و تعداد بیشتری از تهدیدات بی شک کم خواهد آورد
راه حل این مشکل چیست؟
افزایش تعداد ناوگان ، با توجه به تهدیدات گسترده در جنوب ( که هر روز گسترده تر از گذشته می شود نیز می شود ) نیاز به تعداد بالایی ناو در کلاس جماران ( با تجهیزات و تسلیحات مناسب ) در کنار توجه به شناورهای کوچکتر و تندروی پدافند هوایی باشیم که با لینک شدن با هم بتوانند به مقابله با پرتابه هاب بپردازند .
برای تهدیدات بزرگتر ( بالستیک و ... ) و یا افزایش ظرفیت مهمات در کمیت و کیفیت ( استفاده از خانواده صیاد ) بی شک باید ناو های بزرگتر ( بالای سه هزار تن ) وارد خدمت کرد .
اصلا برای جلوگیری از رسیدن جنگنده های دشمن به برد پرتاب مهمات در کنار شناسایی برد بلند ( هم جنگنده و هم پرتابه های دشمن ) نیازمند یک نیروی هوایی قوی و مجهز به جنگنده و آواکس می باشیم چرا که در هر صورت و با بهترین تمهیدات پدافند هوایی دریاپایه و زمین پایه در صورت نبود نیروی هوایی محکوم به شکست خواهد بود ؛ این موضوع خود را در جنگ روسیه و اوکراین نشان داده است .
برای افزودن نظر، لطفا به حساب کاربری خود وارد شوید...
ورود