بریکس، بیست و هشت مرداد، بحرین و موازنه بین المللی:

73 views 0 comments
چند روز قبل سالروز کودتای بیست و هشتم مرداد ۱۳۳۲ و قبل از آن نیز سالروز جدایی و استقلال بحرین از ایران بود، و به بهانه‌ی همزمانی تقریبی سالروز این دو واقعه با عضویت ایران در بریکس می خواهیم کمی درباره ی موازنه در روابط بین‌المللی و تحلیل غیر ایدئوژیک و غیر جناحی رویدادها صحبت کنیم. ابتدا به سراغ قضیه ی بحرین خواهیم رفت. متأسفانه به مانند بقیه ی رویداد های تاریخی، در این رویداد نیز ما دو جناح فکری ایدئولوژیک زده در تحلیل تاریخی آن داریم.  گروهی آن را خاک فروشی و کشور فروشی محض می دانند طوری که انگار ما به طور کامل از نظر نظامی بر بحرین مسلط بودیم و به یکباره عقب نشینی کرده ایم تا آن را کشور مستقل بنامند. از آنطرف گروهی دیگر نیز به هر کجا که می توانند چنگ می زنند و آسمان و ریسمان می بافند که بحرین برای ما نبود و برای اثباتش به تاریخ قاجار چنگ می اندازند، حتی اگر افکار عمومی اجازه میداد اینطور وانمود می کردند که اساساً از زمان حضرت آدم ابوالبشر این جزیره و جنوب خلیج پارس در اختیار ایران نبوده و دولت آنزمان تصمیمی بسیار خردمندانه و بی نظیر اخذ کرده و جزایر سه گانه را به دست گرفته است و فتح الفتوح کرده است. اما واقعیت تاریخی را که نگاه کنیم از پیش از شاهنشاهی هخامنشیان نه تنها بحرین که نام قدیمی آن میشماهی بود بلکه تمام جزایر خلیج پارس و کرانه ی جنوبی آن در اختیار دولت های مقتدر ایران بوده اند و پارسی زبانان از مازون(عمان امروزی) تا حتی هاماوران( یمن امروزی) می زیسته اند. جمعیت عرب و سامی تبار نیز در آن سرزمین ها بوده اند اما تحت فرمانروایی شاهنشاهی ایران بوده اند. پس حمله ی اعراب به ایران به عدم وجود دولت مرکزی ایرانی در کشور اساسا تمام کشور در اختیار بیگانگان بود تا اینکه قرمطیان ایرانی در جنوب کشور و هر دو کرانه ی جنوبی و شمالی خلیج پارس قدرت را دوباره بازپس گرفتند. اما از ظهور حکومت های ایرانی دیری نپائیده بود که استپ نشینان اغوز و سپس مغولان به میهن ما تاختند. حکام جدید بیگانه اساسا با دریا و کشتی رانی به طور کلی بیگانه بودند فلذا عملا جزایر و کرانه ی جنوبی خلیج پارس و حتی بعضی مواقع کرانه ی شمالی نیز مدام بین حکام محلی ایرانی و بعضاً غیر ایرانی دست به دست میشدند. این حکام محلی گاها از دولت مرکزی خودمختاری کامل داشتند و این کم و بیش تا اواخر صفویه و زندیه و قاجاریه به استثنای افشاریه، ادامه دار بود. شاه عباس صفوی عملا برای مقابله با اشغالگران پرتغالی راهی جز گرفتن کمک از نیروی دریایی بریتانیا نداشت، پس از سلطه ی بریتانیا بر هند نیز ارتش بریتانیا به بهانه‌ی مقابله با دزدان دریایی در جزایر خلیج پارس برای مدت طولانی لنگر انداخت. اما یک پرش تاریخی بکنیم به زمانی که بریتانیا قصد داشت از منطقه خارج شود و تصمیمش بر آن شد که پس از خود این منطقه در حالت موازنه ی قوا باشد، لذا بر آن شد تا به شیوخ عرب مهاجر از حجاز یاری دهد برای تشکیل کشورک های تازه در جنوب خلیج پارس. دولت ایران در تلاش بود تا آنجایی که می تواند مناطق بیشتری از جزایر کرانه ی جنوبی خلیج پارس را پس از خروج بریتانیا و با مذاکره بازپس گیرد. دولت معتقد بود که بحرین و جزایر سه گانه تنب و بوموسی (به روایتی پنج جزیره شامل آریانا و زرکوه) را باید به طور رسمی به ایران واگذار کنند اما اگر واقع بینانه نگاه کنیم توان ما در آن زمان کفایت نکرد و تنها توانستیم جزایر تنب و بوموسی را به میهن بازگردانیم. نکته ی مهم در دید غرب موازنه ب قدرت میان ایران و اعراب بود و اینکه متحدینش از یکدیگر برتری بسیار فاحش نداشته باشند. اما در سطح دیگری اگر نگاه کنیم، ما عملا اهرم چانه زنی آنچنانی هم نداشتیم چرا که با وجود شوروی در مرزهای شمالی، ما مجبور به گرفتن یاری از غرب برای مقابله با شوروی بودیم. به عنوان مثال طرحی وجود داشت به نام طرح عقاب یا عملیات تخلیه ی تهران که بیشتر برای ترساندن شوروی بود، بدین شرح که در صورت گذشتن نیروهای شوروی از خطوط مرزی، نیروهای ایرانی تا جای ممکن مقاومت کنند تا کمک آمریکایی ها از جنوب برسد، سپس ایرانیان را از مناطق تحت تسلط نیروهای روسیه و تهران در خط مقدم را تخلیه بکنند و سپس مردم را به کشورهای عربی منتقل کنند. درنهایت برای مقابله با شوروی در تهران از تسلیحات هسته ای استفاده کنند. البته این فقط یک مثال بود برای توصیف اهمیت جنگ سرد برای غرب در آن زمان که نمونه های آن را در ویتنام و جنگ کره دیده ایم. در واقع تعهد آمریکا برای استفاده سلاح هسته ای ضامن بازداشتن شوروی از تجاوز به مرزهای ما بود.  در غیر این صورت غرب می توانست برای منافع خودش در جنوب و جنوب غربی و تمام مناطق نفت خیز کشور نیرو پیاده کند و این مناطق را عملا از تسلط ما خارج کند، در این صورت به زمان قاجار باز می گشتیم. اما در خصوص ۲۸ مرداد سال ۳۲، باز دو نگاه ایدئولوژیک داریم که یک جناح تمام اتفاقات عالم را به گردن دکتر محمد مصدق می اندازند و صغری و کبری می چینند که فلان شخص خیلی آدم بدی بود، تا جایی که از منطق خارج می شوند و حتی به یکباره ملی بودن و ملیت و منافع ملی را به طور کلی نفی می کنند تا حرفشان را بر حق نشان دهند. گروه دیگر نیز هر ساله آنچنان برای کودتای ۲۸ مرداد گریه و ناله می کنند که گویی اساسأ ملت و کشور را فراموش نمونده اند و قصد عزاداری تا آخر عمر برای این کودتا را دارند. اما باز با یک نگاه منطقی و واقع بینانه می توان به این نتیجه رسید که این کودتا نه کودتای شاه علیه دکتر مصدق یا دکتر مصدق علیه شاه (آنطور که جناب غنی نژاد می فرمایند) بلکه کودتای بریتانیا و آمریکا علیه دولت ایران شامل شاه و نخست وزیر دکتر مصدق بود. چنانچه شاه تا آخرین لحظه موافق به امضای عزل نخست وزیر نبود و با تهدید اینکه برادرش علیرضا به جایش خواهد نشست راضی به امضای عزل نخست وزیر شد. جانب اینجاست که قبل از عزل دکتر مصدق، سپهبد فضل الله زاهدی به نخست وزیری منصوب شد و کشور چند روزی دو نخست وزیر داشت.  این که داستان ملی شدن صنعت نفت چه بود از حوصله ی این بحث خارج است اما این نکته مهم است که دکتر مصدق تلاش کرد تا از ظهور یک ابرقدرت جدید به نام آمریکا نهایت استفاده را برای امتیازگیری از بریتانیای در حال تضعیف شدن، بکند‌. تا حدود زیادی موفق بود و اما این بریتانیا بود که در نهایت توانست ایالات متحده آمریکا را به سمت خودش بکشد. این ناشی از آن است که ما اینجا را دقیق پیش بینی نکرده بودیم و روی اندازه ی قدرت چانه زنی و دیپلماسی خودمان را در مورد آمریکا کمی بیش از حد در نظر گرفته بودیم، هم چنین اختلافات داخلی را آنطور که باید در نظر نگرفته بودیم. درنهایت طمع برای گرفتن امتیازات بیشتر، موجب شد پیشنهاد بانک جهانی توسط دولت دکتر مصدق قبول نشود.   اما دو مثال بحرین و بیست و هشت مرداد، مثال هایی هستند برای اینکه ما برخی شکست ها و برخی ضعف ها را قبول کنیم و واقع بینانه و فراجناحی فکر کنیم سعی در رفع نقاط ضعف داشته باشیم. اما به زمان حال بیاییم و دیدگاه دو طیف درباره ی خبر عضویت ایران در گروه بریکس که این روزها داغ شده را قدری بررسی کنیم. خب طرفداران دولت فعلی در برخی محافل این را مساوی با افول غرب و آمریکا و دلار گرفته اند و بعضاً گفته اند که باید در خیابان جشن بگیریم. اما باید از آنها پرسید که کدامیک از کشورهای فعلی عضو بریکس با ایالات متحده آمریکا در قطع رابطه است؟ حتی روسیه با آمریکا رابطه دارد. آیا این بریکس به خودی خود برای ما بهشت برین خواهد بود؟  اما در طیف مقابل نیز عده ای اساسا بریکس را به تمسخر می گیرند و بعضاً معتقدند هیچ ارزشی نداشته و ندارد. که بیشتر حاصل از دعوای جناحی بر سر برجام با طیف دیگر و کل کل های همیشگی است. اما از این طیف نیز باید پرسید که اگر بریکس بی ارزش است، پس چرا چند کشور با رشد اقتصادی سریع و پتانسیل بالا در آن عضو هستند؟  چرا عربستان و حتی کویت و امارات ثروتمند هم خواهان پیوستن به آن هستند؟ و اما عینک واقع بینانه چطور به بریکس نگاه می کند؟  در واقع بریکس به این کشورها کمک می کند تا قدری هر چند اندک از سیطره ی ایالات متحده آمریکا و دلار بر روابطشان با یکدیگر بکاهند و بتوانند از این طریق از آمریکا نیز امتیازات بیشتری بگیرند. لذا این ساز و کار موجب استقلال سیاسی اقتصادی بیشتر این کشورها از آمریکا و دلار در همکاری و مشارکتشان با یکدیگر خواهد شد.  به گمانم دولت سیزدهم به خوبی می داند که در نهایت باید با غرب بدون واسطه به پای میز مذاکره برود اما ابتدا می خواهد تا حدی اهرم های امتیازگیری اش را افزایش دهد. با عربستان سعودی و کشورهای عربی همچون به سمت تنش زدایی و رابطه ی حسنه گام برمی دارد و هم چنین سعی دارد خودش را تا حد ممکن به چین و روسیه نزدیک کند. هم چنین حجم اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده را به حدی برساند که تا حد زیادی قابل عقب نشینی نباشد. بریکس نیز به کشور کمک خواهد کرد که قدری راحت تر تحریم ها را دور بزند. فارغ از اینکه این روند تا چه حد درست است اما در نهایت به گمان من به مذاکره ی با آمریکا ختم خواهد شد چرا که بدون تنش زدایی با غرب بهره برداری از باقی توافقاتی همچون شانگهای و بریکس ممکن نخواهد بود و این را باید در نظر گرفت که بریکس گروهی در برای همکاری مشترک کشورهای عضو هست و نه تقابل با غرب و آمریکا چرا اغلب اعضای آن رابطه ی بسیار نزدیکی با ایالات  متحده آمریکا دارند.

نظرها :

برای افزودن نظر، لطفا به حساب کاربری خود وارد شوید...

ورود

محبوب‌ترین

کره شمالی را بهتر بشناسیم

...

1403/3/13 - 06/02/2024

جعبه سیاه حکومت اسلامی و کلید بازگشایی آن . پروفسور هوشنگ امیراحمدی

...

1403/9/4 - 11/24/2024

نقاط ضعف نظامی کشور و راه رفع آنها

...

1403/3/16 - 06/05/2024

پیام تسلیت هوشنگ امیراحمدی برای جان باختن مسئولین کشوری و لشکری در صانحه بالگرد

...

1403/2/31 - 05/20/2024

تبیین رابطه نمایندگی و وظیفه پاسخگویی . منوچهر شمس

...

1403/3/28 - 06/17/2024

آیا جلیلی بیاید جنگ می شود؟

...

1403/4/14 - 07/04/2024

مدل توسعه کره جنوبی . مهدی شمس

...

1403/9/4 - 11/24/2024

چرا طرح انتخاباتی سال 1392 مناسب برای انتخابات 1403 نیست ؟

...

1403/3/23 - 06/12/2024

چرا بندر الحدیده مهم است.

...

1403/5/8 - 07/29/2024

کتاب ابزار های توسعه صنعتی تداوم و گسست از هوشنگ امیراحمدی

...

اسماعیل هنیه چطور ترور شد؟

...

1403/6/4 - 08/25/2024

آمریکا رو به افول نیست.

...

1403/3/13 - 06/02/2024

کتاب جزایر خرد سیاست های کلان از دکتر امیراحمدی

...

1402/7/15 - 10/07/2023

بریکس، بیست و هشت مرداد، بحرین و موازنه بین المللی:

...

1403/3/13 - 06/02/2024

چرا تحریم ها برداشته نمی شوند؟

...

1403/3/13 - 06/02/2024

۷ اکتبر و شکل گیری نیروهای رادیکال اسلامی

...

1403/3/4 - 05/24/2024

ایران تا چه حد می تواند از بریکس نفع ببرد؟

...

1403/3/13 - 06/02/2024

نامه سرگشاده پروفسور هوشنگ امیراحمدی به سرلشکر باقری . انتشار آبان ماه 1401

...

1403/3/2 - 05/22/2024

نوزایش شکوه ایرانیان

...

1403/3/13 - 06/02/2024

بازدارندگی

...

1403/3/13 - 06/02/2024

آیا روسیه در اوکراین همچون یک ابرقدرت ظاهر شد؟

...

1403/3/13 - 06/02/2024

قدرت پنهان اصلاح‌طلبان

...

1403/3/10 - 05/30/2024

کتاب اقتصاد سیاسی ایران در دوره قاجار از دکتر هوشنگ امیراحمدی

...

1402/7/22 - 10/14/2023

گفتگوی پروفسور هوشنگ امیراحمدی با یورو نیوز

...

1403/6/7 - 08/28/2024

آمریکا و ایران تحولات منطقه

...

1403/9/6 - 11/26/2024